تـلــخ کردن زندگیمان

برای کسی که در دوری ما

شیرینترین لحظات زندگیش را سپری می کند

اروم بگی:خودتون درستش کردین؟

اونم با عشوه بگه:بله نوش جان!

تو بگی:پس نمیخورم مرسی

چه میکنی؟؟؟

گفت از حماقت انسان ها نانی در می اورم...

اینان از منی که در امروز مانده ام

فردایشان را میخواهند...!!

قراربگیری کسانی پیدا میشوندکه تورابپرستند

خواب اصحاب کهف یک شوخیست درسرزمین من

یکروزهم بخوابی ازیادمیروی.بچه که بودیم بستنیمان را

گازمیزدندقیامت به پا میکردیم چه بیهوده بزرگ شدیم

روحمان راگازمیزنندمیخندیم

اماافسوس که نه براعتماداعتقادیست

ونه براعتقادهااعتماد

اماسخت ترازاون اینکه ببینی یه شیراسیرچشمهای اهو شده

سینه راپرکردن ازجام حقیقت ننگ نیست

پیکراین خانه راچیزی نسازدجزصفا

عاقبت ازادمیچیزی نماندجزوفا

وشایدامروزاخرین روزازفردای عمرماباشد

پس بیاامروزکه یادمان هست چنان زندگی کنیم

که چون فرداشددرحسرت امروزبه سوگ نشینیم

خیلی ها رفتند که ثابت کنند عاشقند

ادم ها دلشان در شوخی ها نمیشکند!!!!!!!!!!

پرواز میخواهم...

تا کجایش را نمیدانم؟

از زمین بیزارم...

شانس یه بار در خونه ادما میزنه.

بد شانسی دستشا از رو زنگ بر نمیداره.

بدبختی هم که کلا کلید داره....

گفت: از من خوشبوتر 

به پروانه گفتم عشق چیست؟

گفت: از من زیبا تر

به شمع گفتم عشق چیست؟

گفت: از من سوزانتر

به عشق گفتم اخر تو کیستی؟

((گفت: نگاهی بیش نیستم))